سالک آزادگی
خدا را دوست بدارید،حداقلش اینست که یکی را دوست دارید که روزی به او می رسید
درباره وبلاگ


من درد در رگانم،حسرت در استخوانم،چیزی نظیر آتش در جانم پیچید... سرتاسر وجود مرا گویی چیزی به هم فشرد،تا قطره ای به تفتگی خورشید جوشید از دو چشمم... از تلخی تمامی دریاها در اشک ناتوانی خود ساغری زدم
آخرین مطالب
نويسندگان
برچسب:, :: ::  نويسنده : ستار

 

 

برچسب:, :: ::  نويسنده : ستار

 

 

در زندگی زخمهایی هست که 

مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد

و غالباً نمی توان این دردها را به کسی گفت

برچسب:, :: ::  نويسنده : ستار

سلمان فارسی که رحمت خدا بر او باد، می‌گوید: وقتی که پیامبر (ص) در شان علی (ع) فرمود: من شهر علم هستم و علی، دروازه آن شهر است،
منافقان در مورد علی (ع) حسادت شدید ورزیدند و بین خود توطئه کردند تا علی (ع) را در همین مورد (علم) به نظر واهی
خودشان، درمانده کنند. توطئه آنها این بود که چند نفر هرکدام جداگانه نزد علی (ع)
بروند و سوال کنند: علم بهتر است با ثروت؟



ادامه مطلب ...
برچسب:, :: ::  نويسنده : ستار

 

اجازه هست تاسف بخوریم؟

به ادامه مطلب برین و به زمان ارسال پیغام ها توجه کنین...



ادامه مطلب ...

 

مدینه در دهان شب فرو رفته است، مسلمانان همه خفته ‌اند. سکوت مرموز شب گوش به گفت‌وگوی آرام علی دارد.
و علی که سخت تنها مانده است، هم در شهر و هم در خانه ، بی ‌پیغمبر، بی ‌فاطمه. همچون کوهی از درد، بر سر خاک فاطمه نشسته است.

 



ادامه مطلب ...

درد علی دو گونه است: یک درد، دردی است که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق

سرش احساس می کند، و درد دیگر دردی است که او را تنها در نیمه شبهای

خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده...و به ناله در آورده است. ما

تنها بر دردی می گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقش احساس می کند.

اما این درد علی(ع) نیست؛





ادامه مطلب ...
برچسب:, :: ::  نويسنده : ستار

 

جای یك چیز را در زندگیت عوض كن تا زندگیت زیبا شود! به جای ترس از خدا، عشق را جایگزین كن!

هرچیزی كه در این دنیا می بینی در تضاد است! شب و روز، خوب و بد، زشت و زیبا، عشق و تنفر ... اما با عبور از تمام این تضاد ها، به حقیقتی خواهی رسید که می توان نامش را خدا گذاشت.

مردم میگویند عشق كور است زیرا نمیدانند عشق چیست. من به تو می گویم كه فقط عشق چشم دارد به غیر از عشق همه چیز نا بیناست.

آماده چون میوه ای رسیده برای فرو افتادن از درخت. تنها نسیمی ملایم می وزد و میوه فرو می افتد؛ گاه حتی بدون هیچ نسیمی، میوه به سبب سنگینی و رسیدگی از درخت می افتد. مرگ نیز باید چنین باشد و این آمادگی باید با زندگی كردن فراهم آید ...

دلسوزی تنها هنگامی سر بر می آورد که بتوانی ببینی که همه با تو خویشاوندی دارند. دلسوزی تنها هنگامی پدید می آید که ببینی تو عضوی از همه و همه عضوی از تو هستند. هیچ کس جدا نیست. وقتی توهم جدایی کنار رفت دلسوزی سر بر می آورد .

کل کائنات یک شوخی است! بعضی ها آن را لی لا و بعضی ها مایا می خوانند (به معنی رویا) این تنها یک لطیفه و یک بازی است و روزی که این را فهمیدی به خنده می افتی و آن خنده هرگز متوقف نخواهد شد! همینطور ادامه خواهد داشت، این خنده به سراسر پهنه ی کائنات گسترش خواهد یافت!

قلب هرگز پرسشی ندارد؛ با این وجود پاسخ را دریافت می كند! ذهن هزار و یك سوال دارد با این حال هرگز پاسخی دریافت نمی کند! زیرا نمی داند چطور دریافت كند .


اوشو شری راجنیش

فکر کنم این سخنان منطبق براصل یین و یانگ باشد،اصلی که بیان کلیش میگه تضادهای باید در درون و در یک جسم باشدو یک روح باشد یعنی یک شخص باید ابعادمتضادی داشته باشد و این تضادها رو در کنار هم یه جهتی بهشون بده؛فعلا" خودم کاملا" رو این قسمت تسلط ندارم اما به زودی بازش میکنیم که خیلی شیرین و جذابه.

برچسب:, :: ::  نويسنده : ستار

 

مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کشتی گرفت

خیلی کثیف می‌‌شوی

و مهم‌تر آنکه خوک ار این کار لذت می‌برد .

برچسب:, :: ::  نويسنده : ستار

 

وقتی شیپور جنگ نواخته شود فرق بین مرد و نامرد، تشخیص داده می شود

 

برچسب:, :: ::  نويسنده : ستار

 

                                                            



ادامه مطلب ...


خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 32
بازدید هفته : 76
بازدید ماه : 119
بازدید کل : 26228
تعداد مطالب : 80
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1